می خواهم داستان دوره کاردانی خودم را از دیدگاه خودم (البته و اکثر بچه ها) نسبت به اساتید دانشگاه علمی کاربردی تربت حیدریه بنویسم تا یادگار بماند.(برای این که این یاد داشت میخواد یادگاری باشه پس اشکالی نداره اسم اساتید هم درج بشه.)
پودمان اول بود وارد دانشگاه شدیم نمی دونستیم زبان برنامه نویسی چیه که cش چی باشه.
اونم با یک استاد سخت گیر داشتیم که سر ساعت میومد.1دقیقه دیر کرد مجاز نبود،آره استاد رضا ابراهیم زاده رو میگم.
جلسه اول رو که نگو ترس از درس نمره و ...
جلسه 2 سه 4 پنج تا آخر ترم.استاد سخت گیره شد بهترین استادمون تا آخر دوره کاردانی
چرا؟
دلسوز بچه ها بود سی درس نداد که بابا دید بچه ها همه تازه کارن از الگوریتم ها شروع کرد الگوریتم ها رو خیلی خوب به بچه ها فهموند.
بعدشم چند تا مسئله سی حل کردیم.حالا نمی دونم چرا بعضی بچه ها از امتحان گله داشتن اما من شدم 18.5
هنوزم که هنوزه دعا میکنم برای چنین استادی.
چرا؟سوالات سخت بود.البته من فعالیت خارج درسی زیاد کرده بودم برای همین نمره 12مو داده بودند 15یا 15.5 دقیق خاطرم نیست.اما الانه میگم خیلی باما کار کرده و برای ما وقت گذاشته بودند.چون پروژه نهاییم آموزش html بود و فهمیدم html رو به نهایت رسانده بودند برای ما.اما ما ؟؟!!.
من یک سری چیزا رو مینوشتم.
خلاصه برداری میکردم.
بچه ها به من میخندیدند.اما آخرش تو جزوه خوندن راحت بودم.نهایتا" شدم 18.5 پایگاه داده.آزمایشگاهشم 20.(SQL)
علاوه بر این ترم سه استاد حجت نیکو نام طوسی برای کار آفرینی انصافا تو روش تدریس جدید حرف نداشتن و بچه ها هم فعال شده بودند.
ایشون رو میشه گفت شبکه دان.
یک خاطره هم از ایشون بگم:یک ارائه در درس امنیت دادم آخر اون ارائه نوشته بودم:"حیف استاد به من یاد نداد."
این جمله رو که خوندم استاد گفت چی رو بهت یاد ندادم.اول فکر کردم فقط شعر رو نمی دونن اما بعدش فهمیدم علاوه بر این می خواستن بفهمند که چه چیزی رو نفهمیدم که به من یاد بدند.بعد گفتم "قدر استاد نکو دانستن!!!".اینجا بود که استاد جا خورد.
اما انصافا ما دانشجو ها که پشت سر اساتید هرچی میخواهیم میگیم می دونیم استاد چه قدر برای فهم ما تلاش میکنه؟؟؟؟؟؟؟این متن طولانی برای اینه که فقط یک کم روی این مسئله فکر کنیم نوشته شده.یک ساعتم زمان گذاشته شده خوندنش 10 دقیقه هم طول نمیکشه
کسی که برای دانشجو نهایت وقت رو میزاره که به دانشجو چیزی رو بفهمونه.
خوب البته خیلیاهم همینو نفهمیدن و تا آخر هم نفهمیدن.
(البته خصوصیات فراوانی داشتند که ...........).
جا داره از استاد ایمان ذباح هم یاد کنم که پودمان 5 با ایشان داشتیم انصافا استاد سختگیر خوبی بودند.من شدم زبان تخصصی رو 20.(سخت گیر:مقرراتی-سرحرف بودن-و... در کل یعنی خیلی خوب برای من برای بقیه!!؟؟)
و استاد بعدی هم مهندس الیاس محمدی که پشتیبان اصلی دانشجویان در ساخت مطالب این وبلاگ بودند. که البته تعریف های زیادی میشه از خوبی های بسیار ایشون کرد که فکر نکنم راضی باشن.
نشانه اون هم همین که در بالای سایت نوشته بودم استاد الیاس محمدی که بعد گفتند عوضش کنم و بنویسم مهندس الیاس محمدی.فقط همینو بگم که اون قدری که ایشون به فکر دانشجو هستند دانشجو به فکر خودش نیست.(منظورم وقت دانشجو هست.)
در ضمن از استاد حجتی هم نباید فراموش کرد که انصافا ایشون با اخلاق خوب خودشون اخلاق و اندیشه اسلامی رو به ما درس دادند.و دانشجویان فقط برای خود ایشون بود که حضور داشتند سرکلاس.
همچین استاد امین روشنی که ریاضیی رو از قالب خشک خارج کرده و با طنز و بگو بخند به بچه ها درس دادند.من که 20 شدم.هرکس میگه ایشون 20نمیدن چرا من 20 گرفتم.
کلام آخر:
سخن حضرت علی (ع):من علمنی حرقاً فقد صیرنی عبدا
شعر زیبا:
خواننده محترم اگر شما هم خاطره ای دارین میتونید این خاطره رو به اشتراک بزارید از بخش نظرات
ممنون و متشکر سعید اسحق زاده قلعه نی پودمان 6 it
کلمات کلیدی:
sok ng-rnv hsjhn-dhn'hvd-hgdhs lplnd-اشقیصشقث ححف-سخن دل
وجود دانشجویان فعال و درسخونی مثل شما باعث دلگرمیه
وجود اساتیدی مثل استاد لایقیان هم برای بچه ها واقعا نعمته.
فعال-پر تلاش-و بروووز-مسلط به کلاس و درس و تدریس
سلام به همه دانشجویان گل علمی کاربردی.
بیشترین زمان تدریس رو با بچه های علمی کاربردی گذروندم. بیشترین و به یادموندنی ترین خاطرات رو با اونا دارم و همشون رو صمیمانه دوست دارم. کاملا درک میکنم که با زبان انگلیسی میونه ی خوبی ندارن اما هدفم علاقمند کردن بچه هاست تا فارغ التحصیلان غریبه با انگلیسی نداشته باشم. شاید شاید یه روز به دردشون بخوره.
زیباترین لحظه زندگی ما معلما روزیه که شاهد موفقیت و ارتقاء علمی، اجتماعی و اخلاقی شما بچه ها باشیم.
در پناه حق
قابل توجه دانشجویانی که....
آخر ترم اساتید رو به این شکل در میارن: